چگونه شاعری کنم در این هوایه بی کسی.....

  سلام:
و این هم یک قطعه شعر:

باز برف بی ترانه

 

شروعی دیگر است

آغاز عشق با بار و بند یک سفر

پیوند خورده است

و اینجا آسمان از عمق پیدا شد

دیده آیا گره ای خواهد خورد

در حدودی که افسانه عشق

در نفس جاری دلها باشد

دل من گاه در اندیشه

که از راز معانی گیرد

و به احساس سخن تازه کند

مرگ در محور زیستگاه

به نهایت پیوست

و به عشق هم نرسید

باز میگویم نه

چه جوابی کوتاه لیک گسترده

در خم افتاده گر

در خیابان صداقت

کوچه مهر وعطوفت

برف غم می بارید

کودکی زیر نگاه برفها

با بغض گفت:

باز برف بی ترانه

عاقبت من به خدایم گفتم

سهرهء خونین بال را دریاب

اشک از چشم یتیمی

پشت یک پنجره ء بسته

به آرامی ریخت

باز برف می بارید

باز برف می بارید

تا بعد بای...............

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 02:40 ب.ظ

امير خان سلام حيف اين همه احساس نيست که آبی باشه در ضمن به چی استقلال دلتون خوشه؟به بازيکنهای باغيرت،مربی با دانش،تيم قدرتمند به چی؟

حاج اسیر چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 05:48 ب.ظ http://asir.blogspot.com

اولا بگم این بالائی من نیستم هر چند حرفهای خوبی زده!!! بعدش هم بابا تازه هوا گرم شده چی چی برف میبارید؟؟ تو اصلا استقلالی هستی از شعر گفتنت معلومه!!

یاشا چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 07:04 ب.ظ http://weblog.yashaonline.com

با تشکر از دوستان، درد !

شادی پنج‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 01:24 ق.ظ http://http:/

سلام..مبارکه دوباره بلاگ اسکای راه افتاد..چه قشنگ بود امیر..موفق باشی..همیشه....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد