اشکریزون.......
   سلام:
خیلی کم پیش میاد که گریه کنم، ولی امروز دل سیر اشک ریختم. یاد خیلی
چیزها امروز عذابم داد. حیف که دستم به نوشتن این چیزها نمیاد، ولی بـیاد
تک تکشون آبغوره گرفتم. حتی بخاطر تیم المپیک هم اشک ریختم، آخه دلم
برای این تیم خیلی میسوزه، واقعآ حیف که المپیکی نشیم. هر گلی که بچه
ها میزدند، بیشتر آتیش مگرفتم، بخدا هیچ تیمی تو آسیا بـه اندازه ما مـحق
رفتن به المپیک نیست، خدا کنه که خودش بخواد آتنی بشیم.
نکته جالب بازی این بود که: معنی سرور بودنم فهمیدم،یه مشت ننه بابا نـا
معلوم آتیش گرفته تیم ۳میلیاردی،تشریف گوهشون برده بودن استادیوم که
بگن: تیم سوراخمـون سرور استقلاله، تیمم تیمم این بود تیــمت، استقلاله
قهرمان اااااااه، آره اینا رو که خودمون هم میدونستیم،چون هم تو جدول وهم
بازی های رفت برگشت نشون دهنده قضیه است. تا وقتی این جوری هیچی
نمیشیم.
خبر خوب: مارادونا از بیمارستان مرخص شد. چشم منفلک ادسون بیشتـر
درآد. برای سلامتی دیگو صلوات بفرست.
برمیگردم.....