آخیش راحت شدم...

   سلام:

امروز آخرین روز بیمارستان خونگی بود، شکر خدا توپ توپ شدم.
یعنی نسبت به چند روز پیش خیلی خوبم، فقط یه کم دیگه لطف
خدا شامل حالم بشه، تکنوهرو زدم. با این محیط جدیدآ خیلی بد
حال میکنم، رفیقهای یکی از یکی گلتر،انگیزم رو روز به روز بیشتر
از گذشته کرده، خلاصه اش کلی عاشق اینجا شدم.
در ضمن از دوستام که علاقه خاصی به نی نی جماعت دارند، بـه
فتوبلاگ تازه تاسیس من سر بزنید.
توضیح:از دوستای گزوینی تقاضا دارم، لطف کرده،به چشم برادری
به این عکسها نگاه کنند.
پنجشنبه چهلمین روز درگذشت پدربزرگمه، خدایش بیامورزد. 

برمیگردم...