امان از دست این دل...


        سلام:

وای چه بارون دلی میاد...دلم میخواد برم بیرون تو خـیابون مـثل موش آب
کشیده شم...دلم میخواد مثل قدیما تو خیابون پشتک بزنم...دلم میخواد
ماشین هایی که از کنـارم رد میـشن، یه حالـی بهـم بـدن حسابی خیسم
کنن...اصلآ دلم میخواد تو این هـوا با یاشـا، شهـاب، فرشـاد و مهدی، برم
شمال،مثل همون سالی که الکی الکی سر از چالوس در آوردیم...خلاصه
دلم خیلی چیزا میخواد...جو منو بد گاز گرفته...یکی منو بگیره...
برمیگردم...