فعلآ خداحافظ...



میـدونم دارم اشتباه میکنم...میدونم خیلی زود، حتی کمتـر از چند ساعت
دلم برای اینجا تنگ میشه...میدونم دارم تنها دلخوشیـم رو از دست مـیدم
...میدونم بهم گفتن، ولی من گوش نکردم...میدونم دلم واسه همتتون یه
ذره میشه...آره بـخدا قسـم خیلی چیزها رو میدونم، ولی دیگه نمیتونم... 
خسـته ام...بریدم...دیگه انگیزه ندارم...دارم از خودم هم فرار میکنم...ای
بابا دست خـودم که نـیست...ولـی من با مشکلات بزرگ شدم...اینـم مثل
بقیـه، له میـکنم...فقط زمان میخـوام...اما این شب تار عاقبتش سپیـده...
ولی فردا شروع تازه، باقی زندگیمه...آره فردا شروع تازه، باقـی زندگیمه...
دعا کنید، فردا زود زود بیاد...تا اون فردا خداحافظ...

بازم مثل همیشه برمیگردم...
یا علی...